●●● وبلاگ فلش بوک ●●●

سوالات متن تاریخ معاصر یازدهم (تجربی،ریاضی) درس ۱۴ تا ۲۵ :: فلش بوک

تاریخ انتشار : ۳۰ ‎خرداد ‎۱۳۹۹

درس چهاردهم
ص ۱۲۹
۱- آمریکا چه نقشی در کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ داشت؟
۲- نقش زاهدی و محمدرضا پهلوی در کودتای ۲۸ مرداد چه بود؟
۳- سازمان سیا قبل از کودتای ۲۵ مرداد چه اقداماتی انجام داد؟
ص ۱۳۰
۴- کودتای ۲۵ مرداد چگونه انجام و ناکام شد؟
۵- پس از کودتای ناکام ۲۵ مرداد چه وضعیتی بر کشور حاکم شد؟ (پیامد های کودتای ۲۵ مرداد)

متن انگلیسی و فارسی درس اول زبان انگلیسی پایه دوازدهم به همراه حل تمرینات ■ فلش بوک ■

تاریخ انتشار : ۲۸ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
متن انگلیسی و فارسی درس اول زبان انگلیسی پایه دوازدهم به همراه حل تمرینات ■ فلش بوک ■

عنوان درس : Sense of appreciation - حس قدرشناسی

 

آموزش کامل درس اول زبان انگلیسی پایه دوازدهم به همراه ترجمه انگلیسی به فارسی متون ، گرامر و حل تمرینات

برای یادگیری درس اول زبان انگلیسی پایه دوازدهم با ما همراه باشید.

Lantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.ir


 

نگارش دهم درس هفتم - انشا به روش تضاد مفاهیم (ناسازی معنایی)

تاریخ انتشار : ۲۸ ‎خرداد ‎۱۳۹۹

 

نگارش دهم درس هفتم - انشا به روش تضاد مفاهیم (ناسازی معنایی)

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

موضوع انشا ها :

سکوت و فریاد   ،    خشکی و دریا   ،   فقیر و ثروتمند   ،   طلوع و غروب   ،   فرشته و شیطان   ،   ماه و سایه   ،   مرگ و زندگی   ،   جنگ و صلح   ،   مهربانی   ،   سوز گرما   ،   سرما و گرما   ،   تابستان و زمستان   ،   دنیای ما انسان ها   ،   زندگی زیباست اگر بگذارند

معنی و درک و دریافت از حکایت های گلستان سعدی

تاریخ انتشار : ۲۸ ‎خرداد ‎۱۳۹۹

 

باب اول : در سیرت پادشاهان

1. دروغ مصلحت آمیز به ز راست فتنه برانگیزن در یکى از جنگها، عده اى را اسیر کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا یکى از اسیران را اعدام کنند. اسیر که از زندگى ناامید شده بود، خشمگین شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد که گفته اند: ((هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.))وقت ضرورت چو نماند گریزدست بگیرد سر شمشیر تیزشاه از وزیران حاضر پرسید: ((این اسیر چه مى گوید؟))

یکى از وزیران پاکنهاد گفت : اى آیه را مى خواند:

((والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس ))

((پرهیزکاران آنان هستند که هنگام خشم ، خشم هود را فرو برند و لغزش ‍ مردم را عفو کنند و آنها را ببخشند.))

(آل عمران / 134)

شاه با شنیدن این آیه ، به آن اسیر رحم کرد و او را بخشید، ولى یکى از وزیرانى که مخالف او بود (و سرشتى ناپاک داشت ) نزد شاه گفت : ((نباید دولتمردانى چون ما نزد سخن دروغ بگویند. آن اسیر به شاه دشنام داد و او را به باد سرزنش و بدگویى گرفت .

شاه از سخن آن وزیر زشتخوى خشمگین شد و گفت : دروغ آن وزیر براى من پسندیده تر از راستگویى تو بود، زیرا دروغ او از روى مصلحت بود، و تو از باطن پلیدت برخاست .

ترجمه انگلیسی به فارسی و آموزش کامل درس اول زبان انگلیسی پایه یازدهم ■ فلش بوک ■

تاریخ انتشار : ۱۸ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
ترجمه انگلیسی به فارسی و آموزش کامل درس اول زبان انگلیسی پایه یازدهم ■ فلش بوک ■

 

آموزش کامل درس اول زبان انگلیسی پایه یازدهم به همراه ترجمه انگلیسی به فارسی متون ، گرامر و حل تمرینات

برای یادگیری درس اول  انگلیسی پایه یازدهم با ما همراه باشید.

Lantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.irLantern23.blog.ir

عنوان درس اول زبان یازدهم: فهمیدن منظور مردم

بارم بندی امتحان نوبت دوم تاریخ معاصر یازدهم - خرداد ۹۹ ● فلش بوک

تاریخ انتشار : ۱۸ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
بارم بندی امتحان نوبت دوم تاریخ معاصر یازدهم - خرداد ۹۹ ● فلش بوک

بارم بندی امتحان نوبت دوم تاریخ معاصر پایه یازدهم تجربی و ریاضی

بارم بندی تاریخ معاصر یازدهم - خرداد ۹۹

 

 

 

حل تمرین درس اول فصل اول ریاضی یازدهم ■ فلش بوک ■

تاریخ انتشار : ۱۷ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
حل تمرین درس اول فصل اول ریاضی یازدهم ■ فلش بوک ■

حل تمرین درس اول فصل اول ریاضی(۲) پایه یازدهم (رشته تجربی و ریاضی)

گام به گام درس اول کتاب زبان یازدهم

تاریخ انتشار : ۱۶ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
گام به گام درس اول کتاب زبان یازدهم

مشاهده و دانلود رایگان عکس های درس اول ۱ کتاب کار زبان یازدهم:

 

پاسخ کتاب کار زبان یازدهم - تدریس درس اول کتاب کار یازدهم ■ فلش بوک ■

تاریخ انتشار : ۱۵ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
پاسخ کتاب کار زبان یازدهم - تدریس درس اول کتاب کار یازدهم ■ فلش بوک ■

امتحان نوبت دوم (خرداد ۹۹) ریاضی یازدهم تجربی دبیرستان شهدا بروجن

تاریخ انتشار : ۱۳ ‎خرداد ‎۱۳۹۹
امتحان نوبت دوم (خرداد ۹۹) ریاضی یازدهم تجربی دبیرستان شهدا بروجن

 

امتحان نوبت دوم(خرداد)دین‌و‌زندگی یازدهم تجربی(۹۹_۹۸)دبیرستان شهدا بروجن

تاریخ انتشار : ۱۰ ‎خرداد ‎۱۳۹۹

سوالات امتحان غیر حضوری نوبت دوم دینی یازدهم تجربی با پاسخ(جواب تشریحی)

امتحان دین و زندگی خرداد 1399

نام معلم : علی کریمی

تهیه کننده : احمدرضا مرادی

شهر: بروجن / استان: چهارمحال و بختیاری

جزوه دین و زندگی پایه یازدهم-درس ۱

تاریخ انتشار : ۲۶ ‎فروردين ‎۱۳۹۹

یلداتون مبارک

تاریخ انتشار : ۳۰ ‎آذر ‎۱۳۹۸

یلداتون شاااااد

احمدرضا مرادی وستگانی

تاریخ انتشار : ۱۵ ‎اسفند ‎۱۳۹۷
احمدرضا مرادی وستگانی

 

احمدرضا مرادی وستگانی

بروجن BRN / وستگان VSN

متولد: 1381/10/23

دی ماهی

زمستونی

تنها

مهربون

دبیرستان شهدا بروجن / دهم تجربی

AhmadReza Moradi

 

نگارش دهم درس پنجم جانشین سازی با موضوع مترسک

تاریخ انتشار : ۲۲ ‎بهمن ‎۱۳۹۷
نگارش دهم درس پنجم جانشین سازی با موضوع مترسک

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

دلم آنقدرگرفته بود که دیگر نوازش خورشید صبحگاهی و تماشای آسمان پرستاره و مزرعه سبزپوش زیر پایم هم آرامم نمی کرد.برجای خود ایستاده و خیره به افق مانده بودم .رنگ لباس هایم از اثر آفتاب سوزان تابستان و برف و سرمای زمستان گریخته بود. چشم های مبهوت دکمه ایم شل شده بود و رنگ و رویم پریده بود .با این وجود هنوز هم پرندگان از من می ترسیدند .شاید در خیال خود مرا هیولای مهیبی می پنداشتند .صاحب مزرعه مرا تک و تنها در مزرعه نشانده بود تا جانشینش باشم .در سکوت وهمناک مزرعه در دلم غوغایی بر پا بود.آرزوی پرواز داشتم همچون پرندگانی که در آسمان بالای سرم می چرخیدند تا این که تو با گروهی از پرندگان کوچک و بزرگ آمدی.در میان گیاهان به این سو وآن سو می پریدی .و با وزش نسیم دل انگیز همراه بوته ها می رقصیدی. هیچ کدام از دوستانت جسارت نزدیکی به من را در خود نمی دید.اما تو درست مثل یک خیال رنگی و پر نقش و نگار آمدی و بر شانه هایم نشستی.و این قلب و هوش نداشته ام را با خود بردی.از آن پس هرازگاهی به سراغ من می آمدی و بر دست های چوبی ام می نشستی و ریز، ریز می خندیدی .در دلم شوری به پا می کردی و می رفتی. تا این که روزی شنلی سیاه بر من پوشاندند. و تو ترسیده از دور تماشایم کردی.من دیگر همبازی آشنایت نبودم .اگر نزدیک تر می آمدی شاید برق آشنای چشمانم را می دیدی.اما تو نیامده باز گشتی .و من با زبان بی زبانی چه قدر التماست کردم و تو نشنیدی و رفتی و من تنها با حسرت نظاره گر رفتنت بودم. تنها کاری که از من بر می آمد .همین بود. 

قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید...

تاریخ انتشار : ۱۵ ‎بهمن ‎۱۳۹۷
قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید...

باران

 

موضوع انشا: قطره بارانی هستم که ابری چکیده ام ...

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

مقدمه:

چه کسی می گوید که یک قطره در زندگی جایی را نمی گیرد و می توان به راحتی از آن گذر کرد مگر اینطور نیست که همین قطره ها جمع می شوند و از پس آن دریایی شکل می گیرد به عظمت دنیا.

تنه انشاء:

از تنش ابرها باران تشکیل می شود و از آن قطره های باران هستند که از آسمان خدا بر زمین نازل می شوند از بین این قطره ها که شادی و خنده در کنار یکدیگر فرود می آمدند یکی از آن ها من بودم که همراه با دوستانم قل می خوردیم و می خندیدیم. اما در این بین ناگهان من از دوستانم جداشدم و بر روی برگ درختی چکیدم و روی برگ نشستم و من با وجودم گرد و خاک را از رویش پاک کردم و برگ نیز در حالی که از تمیزی برق می زد به من لبخند زد و من اینکه توانستم با وجودم وجودش را تمیز کنم بسیار خوشحال شدم اما طولی نکشید که روی برگ لیز خوردم به جوی آبی روی زمین چکیدم. آنجا قطرات زیادی مانند من حضور داشتند و دوباره دوستانی پیدا کردم روان شدیم و در راه با تخته سنگ های زیادی برخورد کردیم. گاهی حیوانی یا پرنده ایی از لب جوب آبی می نوشید و گاهی باد می وزید و جریان آب را تندتر می کرد و گاهی ملایم و آرام روان بودیم تا به رودخانه ایی پرخروش رسیدیم و جوی آب که انشعاب باریکی بود به جریان عریض و محکم رودخانه رسیدیم از میان تخته سنگ ها گذر کردیم و به جنگل رسیدیم و از جنگل عبور کردیم و به کوه رسیدیم و از میان کوه ها گذر کردیم تا در نهایت پشت سد بزرگی متوقف شدیم. از آنجا با خیلی ها دوست شدم و تا کمی که صمیمی شدم و کمی ساکن شدم دریچه را باز کردند و وارد لوله های بزرگ شدم، گذر کردم تا به لوله های کوچک رسیدم و باز هم گذر کردم تا در نهایت از شیر آبی خارج شدم و وارد لیوان آبی گشتم ، پسرک کوچکی با دست هایش دور لیوان را گرفته بود و من را نوشید.. این چرخه ادامه دارد و باز می آید و باز می رود مهم این است که این چرخه می آید و می گذرد و زندگی جریان می یابد و ادامه دارد.

نتیجه گیری:

زندگی همین است، از یک جایی شروع می شود گاهی در این میان ضربه ایی می خوری و گاهی از سر لذت ذوق می کنی. گاهی دیگری را شاد می کنی و گاهی اشک را مهمانش می کنی اما مهم این است که ما انسان ها نیز مانند قطرات باران هستیم به تنهایی شاید آن قدر به چشم نیاییم اما همین که در کنار یکدیگر باشیم قطره ها می شوند دریایی بزرگ به عظمت دنیا، زندگی همین است جریان دارد و می گذرد و مهم این است که در میان چه چیزی را به جا بگذاریم لحظات خوب یا بد.

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید - Enshay.blog.ir

موضوع انشا: در مورد قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

وقتی چشمانمان را میبندیم و دراوج خستگی و تلاش لحظه ای خود را جای قطره باران میگذاریم گویا سال هاست که قطره بارانی بوده ایم و از ابری چکیده ایم این تجربه همراه با بوی خوش آنچنان آرامش بخش است که هر انسانی را در هر لحظه و ساعتی در دنیای خویش دچار حسی متفاوت میکند. 

 

هروز که نور خورشید با شعاع طلایی خود نور افشانی را آغاز کرد یکی از انوار آن به چشمم میخورد و چشمم را باز کردم هرچه به اطراف خود نگاه میکردم تا بیکران افق فقط آب بود و در دور دست ها کوه بلند و عظیمی جلوه گری میکرد تازه به خود آمده بودم و داشتم از زیبایی های خلقت لذت می بردم که حس کردم در نور خورشید غرق شده و گرم شدم و احساس سبکی لذت بخشی بود از ابر های اطراف بالاتر رفتم حالا خودم را بالاتر از همه ی کوه ها و دریایی دیدم ،سبکتر و بی پروا تر به هر سو که دلم میخواست حرکت میکردم .حالا دیگر احساس پرنده ای سبکسال داشتم و شوق انگیز دنبال این بودم دوست کجا بروم که در آن لحظه دوست داشتم به بالاترین قله ها و تپه ها بروم رفتم و رفتم تا که به قله رسیدم دیدم زیبایی های پایینی چه لذت بخش تر است .شوق رفتن لحظه آرام و قرار برای من نمیگذاشت ناگهان دیدم از بالای کوه کنده شدم و به هر طرف پرتاب میشوم اختیارم به خود نبود باد بیچاره خانه و آشیانه ای نداشت دنبال مکانی برای استراحت می گشت اما دیگر داشت دیوانه میشد و من همراه این دیوانه ها رها شده و به هر طرفی میرفتم ،سردم شده بود رعد و برق به هر طرف شلاق میزد ناگهان دیدم قطرات ابری تشکیل شد از اتحاد و هماهنگی ترسمان ریخته شد و بیشتر به هم چسبیدیم تازه آرام شده بودیم که باد دیوانه مارا ز جای خود کند و به جای دورتر برد. 
زیر آسمان زمین خشکی بود و آسمان به حال زمین خشک و بی آب و علف سوخت .قطرات دیگر را نگاه کردم دیدم همه درحال اشک ریختن هستند و در آن لحظه بی انتظار شروع به گریستن کردم و دیدم با سرعت به زمین خشک رسیدم روی زمین حرکت کردم همچنان می غلتیدم تا به دره های خروشان رسیدم دیگر خودم را گم کردم و خودم را به دست سرنوشت دادم و به همراه آب های خروشان و جاری از دره ها و کوه ها و زمین های مختلف گذشتیم تا به کنار دریا رسیدیم آرام آرام دیدم برگشته ام ،نفسی راحت کشیدم و دوباره آسمان خروشان را مشاهده کردم.

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید - Enshay.blog.ir

موضوع: قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

لحظه ی فرود است ،اما نمیدانم این سقوط است یا فرودی پیروز مندانه،آرزو میکنم زیرپایم دشتی از گل های تشنه باشدکه چشم به آسمان دوخته اند یا شاید دریایی بی کران،مگر غیر از این است که آرزوی هر قطره ای دریا شدن است .اینهاآرزوهایی بزرگ است اما خب بگذار باشد،آرزوست دیگر جنس رویا دارد.ای کاش فرودم درگودال آبی باشد،آبی زلال که پرندگان تشنه را سیراب کند.هنوز هم میترسم باخودم می گویم نکند روی سنگ فرش این خیابان های شلوغ زمین بخورم و زیر پای آدم های بی تفاوت و ماشین های رنگاوارنگ تکه تکه شوم.می خواهم چشمانم راببندم وفرود بیایم، نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد به پایین نگاه کردم وقت رفتن است،دختربچه ای باگیسوانی درهم بافته شده وچشمانی پراز اشک درحالی که سرش را بالا گرفته وروبه آسمان دعا میکند:خداوندا می گویند وقتی باران می آید تو به ما نزدیک تری و صدای ما زودتر به گوش تو میرسد...خدایا مادرم بیمار است وهمه می گویند قرار است پیش تو بیاید اما مادرم را نزد خودت نبر،اگر او را ببری من تنها میشوم. دراین هنگام قطره ی اشکی از چشمان او بر روی گونه هایش لغزید ومن نیز فرود آمدم وبه قطره اشکی که ازقلب دخترک چکیده بود پیوستم...من هم به آرزویم رسیدم و طعم عشقی پاک را چشیدم. 

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید - Enshay.blog.ir

 

موضوع: قطره بارانی هستید که ازابری چکیده اید...

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir
توصیف زیبای بی پایان جهان که از بلندی ها،زیبایی هایی رابه من ندا میدهند.جویبارهای زلالی رامیبینم که منتظرند تاقدم برخانه ی آنها بگذارم تمام دیدن این عالم که معرفتی از کردگار جهان است هیچ وقت تمام نمی شوند چشم خریداری باید پیش خود داشته باشم تا به صورت نهایت وباتمام توانم به نگریستن تمام این مخلوقات بپیوندم...
ای کاش که دوستی داشتم؛اگر کوه ها کر نبودند واگر آبها تر نبودند،که می توانستم با آنها گفت وگویی تازه می کردم تاتنها نمانم تماشای این مناظر خیلی دلپذیر است ولی ای کاش درهمین جا بمانم افسوس که خانه ی من در زمین است ناگهان سر خوردم وبه زمین افتادم نقشی برزمین بستم همه با صدای من آرام گرفتندگویا که شهرجدیدی رامتولد کرده بودم همه جاپرازعطرکائناتی شده بود که ابر پنبه ای به من تحفه ای داده بود.
زمین را بالطافت ونرمی خاصی نوازش کردم آری که ذهنم درگیر یک مسئله ای شد که آن صورتگر ماهر بی تقلید از چه کسی، این همه نقاشی میبرد بر صفحه ی هستی و آنها را با این همه نقش و نگار می افریند. 
خستگی تمام تنم را فراگرفت ولی بعد از اینکه به سمت راست میدان حرکت و سر خوردم خاک تشنه تکانی خورد؛ جنب و جوشی ناآشنا، بود گویا که گیاهی تازه وارد این جهان شگفت انگیز میشد. و متولدی تازه را به تمام جهان تبریک گفتم تولدی که زندگی خوبی را برایش آرزومند بودم تا اینکه خورشید تمام نورش را به جهان تقدیم کرد... .

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید - Enshay.blog.ir

موضوع: قطره بارانی هستید که از ابری چکیده اید...

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

اگر مثل من قطره ی بارانی باشید،حتما به جاهای زیادی سفر کرده اید و شاهد وقایع بسیاری بوده اید. یکی از تلخ ترین آنها را بازگو می کنم.

اولش چشم هایم را در هاله ای از دود و غبار باز می کنم و ابرها را در حال جنگ شمشیرکشیدن به یکدیگر می بینم؛ برای همین خودم را به پایین می اندازم تا ببینم خارج از این محوطه چه جور جایی هست...
وقتی از بین ابرهای خشمگین سر می خورم،سرمای باد و گرد و غبار را که مانند تیغ به بدنم فرو میروند حس می کنم.می بینم که نه تنها خارج از ابرها جای بهتری نیست بلکه در قیاس این دو، آن ابرها حکم پر قو را داشتند.
در میان این همه درد،خواستم لااقل نفسی بکشم؛اما تا این کار را کردم،بدنم پر از ذرات ریز سرب و مواد سمی معلق در هوا شد.دیگر کاملا از این دنیا ناامید شده بودم که ناگهان چشمانم به سبزی گیاهانی افتاد که به فاصله ی زیاد از هم قرار داشتند و بیشترشان هم به خاطر همین آلودگی ها و بلاهایی که انسان ها بر سرشان آورده بودند،خشک و یا قطع شده بودند.
با بدنی پر از سرب و قلبی پر از اندوه،وارد خاک شدم و هنگامی که به سمت ریشه ی گیاهی می رفتم که در حال خشک شدن بود،با خود گفتم:《این انسان ها چقدر ناسپاسند که هدایای طبیعت را به زباله ها و وسایل بی مصرف خود تبدیل می کنند. همانطور که من به سرعت تبخیر می شوم،انسان ها نیز به دست خودشان به سرعت نابود می شوند و فقط حیف این کره ی خاکی است که بدون انسان ها چقدر می توانست زیبا باشد.

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید - Enshay.blog.ir

 

موضوع: قطره بارانی هستید که ازابری چکیده اید...

قطره ی بارانی هستید که از ابری چکیده اید، دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

در یکی از روزهای خوب بهاری همراه دوستانم روی ابرها در حال بازی بودیم ناگهان صدای بلند رعد و برق به گوش رسید و ابرها در حال مچاله شدن بودن و من همراه دوستانم از بالای ابرها به پاین سقوط کردیم . من خیلی در آن لحظه حس خوب و در کنار آن حس ترس داشتم . وقتی که به زمین رسیدم درون یک رودخانه پر فشار افتادم که همهقطره های اطراف من هم همراه با من وارد رودخانه شدن.

 

من در آن لحظه خیلی ترسیدم اما در کنار آن لذتی وصف ناپذیر داشتم که همراه موج رودخانه در حال بالا و پایین پریدن بودم و مانند سرسره ایی عمل می کرد که ما را از مسیر رودخانه به سمت پایین می کشید . کمی بعد باران قطع شد و رودخانه به مرور زمان آرام تر گرفت و ما با آرامش در مسیر جریان پیدا کردیم و در نهایت وارد یک مزرعهشدیم که با استفاده از من و دوستانم , محصولات خودرا ابیاری می کردند.

مابه درون خاک منتقل شدیم , در آنجا چیزهای عجیب و باور نکردنی دیدیم . در زیر زمین نیز سفره های زیر زمینیوجود داشت که ما دوباره از طریق این سفره های زیرزمینی به بالای کوه رسیدیم که به آن چشمه های معدنی می گویند.

و دوباره در فضای ازاد رها شدم که بعد از مدت ها که درون زمین بودم حس تازگی و سر زندگی را دوباره حس کردم ودر نهایت در اثر تابش خورشید تبخیر شدم و دوباره به روی ابرها باز گشتم که به این فرایند که برای من تحولی دوباره بود , گردش آب می گویند.

مدیر وبلاگ:احمدرضا مرادی وستگانی
شما هم انشا های زیباتونا برامون بفرستین

انشا در مورد: شخصیت

تاریخ انتشار : ۱۱ ‎دی ‎۱۳۹۷

 

🎒​موضوع انشا: شخصیت🎒

 

      هیچگونه آرایشی نمیتواند شخصیت زشت انسان را بپوشاد، زیبایی در چهره نیست بلکه به باطن آدم هاست .
      میخواهم از یک زن بگویم و بنویسم، زنی مهربان و خوش رو مثل مادر
      پوست سفیدی دارد و رنگ موهایش قهوایی مایل به نارنجیست و کمی حالت دار،خیلی ساکت و آرام است وقتی با اون حرف میزنم شاید برای جوابش حدود یک دقیقه منتظر بمانم اما وقتی عصبی میشود دیگر جلوی غرغر کردن هایش را نمیشود گرفت تا وقتی که برایش جواب قانع کننده ایی بیاورم.
      کمی هیکلی و قدی به حدوده 162سانتی متر دارد چشمانی درشت و ابروهایش کشیده است، آنقدر آرام و مهربان است که نمیتوانم توصیفش کنم!
      شاید در یک سال تنها یک بار صدای فریادش درخانه بپیچد.
      لباس هایی که برای بیرون رفتن به تن میکند معمولا مشکی یا رنگ های تیره است، کفش های طبی میپوشد وبیشتر از شال حریر استفاده میکند .برای مطالعه عینک به چشم میزند و
زنی صبور و با تجربه است، گاهی مارا به دور خودش جمع میکند و برایمان از سختی ها و موفقیت ها میگوید و مارا از راه بد به دور میکشد.
      من به داشتنش افتخار میکنم.

نویسنده: سحر عساکره - یازدهم حسابداری

colorfultree.blog.ir

مدیر وبلاگ:احمدرضا مرادی وستگانی

انشا در مورد: لبخند پدر :)

تاریخ انتشار : ۱۰ ‎دی ‎۱۳۹۷

 

موضوع انشا: لبخند پدر

 

به راستی چه زیبایند آنانی که لبخندی بر لب دارند!
پدرم لبخند تو زیباترین لبخندهاست چرا که سختی و رنج روزهای زندگی را با شیرینی لبخندت را نشان می دهی‌!
چشمانم را می بندم و زیباترین لحظه ها را در خاطرم ورق میزنم به لبخند پدر که میرسم شادی ، قلبم را لبریز میکند.گویی سالهای جوانی پدرم پشت آن لبخند زیبا نهفته شده است. لبخند پدر را به چه مانند کنم!
به تصویری از بهاری زیبا یا به شکفتن گلی سرخ!
مرا وارد فصل بهار می کند بهاری که در آن امید شکوفه می دهد!
پدرم کوه است ولبخندش دره ای ست پر از شور ، نشاط و زندگی!
پدر تکیه گاهیست که بهشت زیر پایش نیست اما اوست که بهشت را می سازد او مجاهدیست که در اوج سختی ها و مشقّت ها برای فرزندانش بهشتی می آفریند و آنها را به قلّه ی سعادت می رساند. تار و پود من از رود خانه لبخند پدرم سرچشمه میگیرد وزندگی ام با خشک شدن این رود خانه به انتها می رسد.
مهربانم! تو را به جای همه ی کسانی که نشناخته ام دوست دارم.
تورا به قدر محبوبیت آفتاب در یک روز زمستانی سرد دوست دارم!
تورا به اندازه ی تلخی لحظه های بی تو بودن دوست دارم!

colorfultree.blog.ir
نویسنده:مریم مقدم زاده دوازدهم تجربی

مدیر وبلاگ:احمدرضا مرادی وستگانی

 

وبلاگ دبیرستان شهدا بروجن

تاریخ انتشار : ۶ ‎دی ‎۱۳۹۷
وبلاگ دبیرستان شهدا بروجن

 

لوگو وبلاگ فلش بوک (2)

لوگو وبلاگ فلش بوک (1)

 

وبلاگ دبیرستان دوره دوم متوسطه شهدا بروجن

 


دبیرستان شهدا بروجن

«81brn.blog.ir»

http://81brn.blog.ir/

مدیر وبلاگ: احمدرضا مرادی وستگانی 
ID: @AhmadRezaO_Om

 

انشا در مورد: غروب

تاریخ انتشار : ۵ ‎دی ‎۱۳۹۷

 

موضوع انشا: غروب

 

غروب خورشید از زیبا ترین منظره هایی است که جلوه گر زیبایی های خداوند است.هرکدام از ما این منظره ی زیبا را به گونه ای توصیف می کنیم.‌

چقدر زیبا و دل انگیز است تماشا کردن غروب خورشید آن هم در کنار دریا و حتی کوه ها!
اما این منظره هر چقدر هم که جذاب و زیبا باشد برایم از همه چیز دلگیر تر است.
وقتی غرور آسمان شکسته می شود و آفتاب محو می شود،دلم می گیرد! سخت می گیرد!
کسی نمی داند چرا هنگام غروب دلتنگ می شوم!
هنگام غروب،بی قراری ها و بهانه گیری هایم شروع می شوند،دلتنگ کسی می شوم که مدت هاست از او بی خبرم.نمی دانم دلش برای من تنگ می شود؟
می دانید چرا هنگام غروب یاد او می افتم؟
چون او همیشه به من می گفت من هنگام غروب احساس دلتنگی می کنم...
خلاصه،منظره ی غروب تکرار دلتنگی بود.
اما هرگز فکرش را نمی کردم که روزی غروب باشد اما او نباشد!
یک سال است که از من دور ونزد خدایش رفته.اما من چه کنم با دلتنگی هایم هنگام غروب و فقدانش؟!
آه ای غروب دلتنگی!
متحیّرم چه بنویسم!
فقط تو می دانی با من چه میکنی!
چگونه می شود آشوب درونم را آرام کنم؟
می دانی وقتی آسمان را پر از دلتنگی می کنی در من چه هیاهو و غوغایی می شود؟
از خود می پرسم که غروب چه اتفاقی افتاد که تو هم غروب کردی؟
با غروبت خنده ات را فراموش کردم.
مادر بزرگ خوبم! مهربان مادر! ای غروب دلتنگی هایم
دوستت دارم...

نویسنده: اسماء حزباوی - دوازدهم انسانی

 

 

خط

 

موضوع انشا: غروب آفتاب شهر من

 

رنگ غروب آفتاب شهر من،خالص ترین،نزدیک تر وصادق تر باقی می ماند.تنها رنگی که تغییر نکرده است،خیره کننده نیست وهیچ رنگ دیگری ندارد،زیرا این یک رنگ نفیس است که توسط دست خداوند ساخته شده است که بزرگترین هنرمندان نمی توانند به آن دست یابند.

غروب آفتاب در تالاب شهر خودم نشانگر رنگی قرمز در سطح آب هاست که به نظر میرسد خورشید در تالاب درحال غرق شدن است.
غروب آفتاب در شهر من بسیار متفاوت است‌،زیرا در آن تمام زیبایی ها خلاصه می شود!صفای دل های مردم این شهر را میتوان در غروب آفتاب تماشا کرد.

واما؛ همانطورکه در غروب آفتاب زادگاه من زیبایی ها را مشاهده میکنم ولذت می برم،با نگاه کردن به این منظره در سکوت وداستان های دلتنگی قرار میگیرم وبه یاد روزهای سخت زندگی می افتم.
روزهای جدایی،دلتنگی ظلم!
و روزهای تلخ زندگی و... روزهایی که فقط با آمدن محبوب من شیرین خواهد شد!
هنگامی که به منظره ی غروب می نگرم،دلتنگ کسی میشوم که مدت ها از نظر همه غایب است وپشت ابرها پنهان شده است.

اما بعد از هر غروبی طلوعی نیز وجود دارد و روزی فرا میرسد که محبوب تمام خسته دلان ظهور می کند وجهان را با نور خود روشن خواهد ساخت.
بس است غروب تو ای محبوب من!
طلوع کن وآسمان تاریک چشمان مرا روشن کن!

نویسنده: فاطمه مطرودی - دوازدهم تجربی

 

مدیر وبلاگ:احمدرضا مرادی وستگانی

 

نگارش دهم درس هفتم - تضاد مفاهیم (ناسازی معنایی)

تاریخ انتشار : ۲۴ ‎آذر ‎۱۳۹۷

نگارش دهم درس هفتم - انشا به روش تضاد مفاهیم (ناسازی معنایی)

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

🎒موضوع: خشکی و دریا🎒

اینجا دریای بی کران است که موج بر سر موج می کوبد تا خود را به ساحل برساند و آرام بگیرد. آرام گرفتنی که با عدم و نیستی همراه است. این موج هایی که می غلطند و متناقض و متضاد دوست یا دشمن هستند. دوست کسانی که بر امواج سوار شده و تفریح و نشاط می پردازند. دشمن کسانی که در ورطه امواج سهمگین گرفتار شده و با غرق شدن، جان خود را از دست می دهند.

 

به خشکی که بروی، از موج آسوده هستی و بر خاک قدم می گذاری. اگر دریا همه آب است و آب اما خشکی متنوع است. از طرفی به جنگل می رسیم و از سوی دیگر به بیابان. اگر به مناطق حاصلخیز برویم خاک مهربان و بخشنده، غذای ما را از طریق زمین کشاورزی در اختیارمان قرار می دهد. اگر به بیابان برویم زیبایی آن به ما آرامش بدهد.

 

باز به دریا برگردیم، از امواج بگذریم و به قعر برسیم. آنجایی که موجودات زنده ای هستند و در زیستگاه خود به سر می برند. ماهی هایی که در همه دریاها وجود دارند. نهنگ ها و هشت پاهایی که در برخی دریاها زندگی می کنند؛ جهان زیر آب را تشکیل می دهند. تنوع موجودات خشکی بسیار زیادتر است. از پستانداران، خزندگان، دوزیستان و حتی موجوداتی مثل لاک پشت که در هر دو این محیط ها زندگی می کنند.

 

فقط موجودات نیستند که می توانند در خشکی و دریا در حال رفت و آمد باشند. انسان ها که همه جا را به تسخیر خود درمی آورند برای مسافرت و تجارت از کشی استفاده کرده و به دریا می روند. همان ها که در خشکی هم وسیله سفری و باربری مانند قطار را اختراع کرده اند.

 

خشکی و دریا با همه تفاوت ها و تضادهایشان مانند دو برادر هستند که وجودشان برای ادامه حیات انسان ها ضروری است.
heartheartheart
فرستنده:احمدرضا مرادی وستگانی
نوشته: محمد قربانیان 
منبع:enshay.blog.ir
مدیر وبلاگ:احمدرضا مرادی
شما هم انشا هاتونو برامون بفرستین

📚نمونه سوال نوبت اول عربی دهم📚

تاریخ انتشار : ۱۸ ‎آذر ‎۱۳۹۷

دانلود رایگان نمونه سوال نوبت اول عربی

پایه:

 دهم تجربی/ریاضی فیزیک/فنی/کارودانش

📚دانلود رایگان گام به گام فارسی پایه دهم📚

تاریخ انتشار : ۱۵ ‎آبان ‎۱۳۹۷

 دانلود #رایگان# گام به گام #فارسی# پایه دهم

پایه:دهم

رشته های:

عمومی(تمامی رشته ها)

  • قیمت: رایگان
  • دانلود به صورت PDF

دانلود

منبع:

پیوندKetabe-AB.blog.ir

📚دانلود رایگان جزوه فصل1 شیمی پایه دهم تجربی📚

تاریخ انتشار : ۱۴ ‎آبان ‎۱۳۹۷

دانلود رایگان جزوه شماره(ا) فصل اول شیمی دهم

📚

رشته های:

دهم تجربی

اطلاعات دانلود:

  • قیمت: رایگان🆓
  • دانلود فایل به صورت PDF

   

      ⬇دانلود

منبع:

پیوند Education-Plus.blog.ir

سوال و جواب 📚دفاعی📚 پایه"دهم"

تاریخ انتشار : ۱۴ ‎آبان ‎۱۳۹۷

درس اوّل:امنیت پ‍‍‍ایدار🌐

🌐امنیت🌐

     1- امنیت ملی چیست؟ وضعیتی که در آن کشور بتواند منافع وارزش های حیاتی خود مانند تمامیت ارضی ،جان مردم ، ارزشهای دینی وملی و...... را در برابر تهدیدات داخلی وخارجی حفظ کند   


     2-سطوح مختلف امنیت را بنویسید؟ - جسمی وفردی – امنیت خانوادگی – امنیت محلی  - امنیت شهری– امنیت ملی – امنیت منطقه ای – امنیت جهانی 


     3-کوچکترین و بزرگترین نوع امنیت کدام است؟ امنیت  فردی / امنیت جهانی 


     4-مهمترین نوع امنیت چیست؟  امنیت ملی 


     5-اهداف اصلی امنیت ملی کدامند؟ - حفظ استقلال کشور –حفظ ارزش های دینی و ملی – حفظ ثبات سیاسی واقتصادی – تحقق رفاه عمومی – ایجاد آسایش در برابر خطرات بیگانه 


     6-ریشه گرایش به امنیت چیست ؟ فطرت انسانی 


     7-ویژگی‌های جنگ های گذشته چه بود؟ بیشتر درگیری مسلحانه ونظامی بین دوکشور بوده است 


     8-ابعاد گسترده جنگ های امروزی را بنویسید؟  فرهنگی ،اقتصادی ، اجتماعی 


     9-کشورها چگونه به امنیت پایدار می رسند (امنیت پایدار چیست )؟ هرگاه کشوری بتواند از نظر داخلی وبین المللی به همه تهدیدات در ابعاد مختلف نظامی ،سیاسی ، فرهنگی ،اقتصادی ، واجتماعی با تکیه بر رضایت مردم پاسخ دهد به امنیت پایدار رسیده است . 


     10-آیا کشورها در امنیت پایدار وضعیت یکسانی دارند؟ مثالی بزنید؟ وضعیت یکسانی ندارند ، کشوری امنیت داخلی دارد ولی از سوی قدرت خارجی تهدید می شود یا از نظر نظامی وضیت مناسب دارد اما در معرض خطرارزش های فرهنگی والگوی رفتارسیاسی است

 

 

 

🏴‍☠️ تهدید🏴‍☠️

     1- منظور از تهدید چیست؟  وضعیتی که در آن ارزشها ی حیاتی جامعه از سوی قدرت های خارجی به خطر بیفتد 
     2- ارزشهای حیاتی جامعه را بنویسید؟  اعتقادات دینی، فرهنگ ،استقلال وتمامیت ارضی 
     3- تهدید ............. و یا صرفا .............. و روانی می باشد و فقط............... می شود .  واقعی، ذهنی ، احساس 
     4- انواع تهدید را بنویسید . 

الف - تهدید داخلی  

ب- تهدید خارجی 
     5- انواع تهدید را تعریف کنید . 

الف - تهدید داخلی  : منشا آن داخلی وممکن است در امتداد تهدید خارجی باشد   

ب- تهدید خارجی : علیه ارزش ها دینی وملی ،تمامیت ارضی ، استقلال سیاسی و... که منشا خارجی دارد 
     6- برای تهدید داخلی چند نمونه بنویسید . تهدیدهای سیاسی ، اقتصادی ؛فرهنگی ، اجتماعی ، نظامی مانند مصرف گرایی تجمل گرایی قانون گریزی 
     7- برای تهدید خارجی چند نمونه بنویسید . تهدیدحمله به مراکز هسته ای توسط اسراییل

     8- چگونه مقابل با تهدید را بنویسید ؟

الف- دشمن را بزرگ  ،خود را کوچک ، قبل از اقدام ، شکست را پذیرفته اند 
 ب - دشمن را کوچک  ،خود را بزرگ ، از توان دشمن غافلگیر ، شکست را پذیرفته اند  ج – حدتوان خود دشمن را واقعی می دانند باتوکل به خدا دشمن را شکست مید هند . 
     9- انسانها در مواجهه با تهدیدها چند گروه هستند؟

الف- دشمن را بزرگ  ،خود را کوچک ، قبل از اقدام ، شکست را پذیرفته اند 
ب - دشمن را کوچک  ،خود را بزرگ ، از توان دشمن غافلگیر ، شکست را پذیرفته اند 

ج - حدتوان خود ودشمن را واقعی می دانند باتوکل به خدا دشمن را شکست مید هند . 
  
     10- تهاجم را تعریف کنید . هجوم و حمله ی همه جانبه ی دشمن علیه حاکمیت وسرزمین واستقلال سیاسی یک کشور دیگر با ابزار نظامی و غیر نظامی 
     11- برای تجاوز و تهاجم مثال بزنید . حمله ارتش صدام تجاوز ، هجوم به فرهنگ وارزش ها دینی تهاجم 
  
     12- صلح در واژه به چه معناست؟ آرامش ،دوستی ، سازش به کار می رود 
     13- قدیمی‌ترین آرمان انسان چیست  و به چه دلیل؟ صلح ،زندگی  انسان ها ازناحیه جنگ ودرگیری همواره در معرض تهدید وخطر بوده 
     14- رسالت انبیاء‌الهی در میان بشر چه بوده است؟ مثال بزنید؟ تا بین انسانها صلح و دوستی حاکم کنند . مهاجرت پیامبر به مدینه جهت جلوگیر ازجنگ وخونریزی وگسترش اسلام  و فتح مکه به شعار امروز روز رحمت است 
     15- مهمترین هدف دنیای امروز چیست؟ حفظ وبرقراری صلح 
     16- عامل جنگ در گذشته و امروز کدامند و چگونه؟  امپراتوری ها – قدرت های زرگو  به صورت آشکار وپنهان 
     17- چرا نبود جنگ الزاما به معنای بودن صلح نیست؟ زیرا مفهوم صلح در روابط بین الملل دچارتغییر وتحول شده است .
     18- صلح در فرهنگها به چه معناست؟ به معنای آرامش در روابط یک کشور با کشور دیگری همچنین عدم وچود جنگ و تهدید آمده است 
     19- در چه شرایطی همزیستی مسالمت آمیز در روابط میان کشورها حاصل می  گردد؟ اصولی مانند حق مالکیت ،برابری حقوق کشورها، مصونیت تمامی کشورها وعدم مداخله در امور داخلی کشورها از جانب همه حکومت ها رعایت شود 
     20- به چه دلایلی نزاع و دشمنی در بین کشورها در حال افزایش است؟ زیرا قوانین بین المللی ومفاهیم مورد توافق ملت ها(صلح ، دموکراسی ،حقوق بشر) از جانب قدرت های بزرگ در جهت منافع خودشان تفسیر می شود.
     21- به چه دلیل صلح جهانی به معنای واقعی آن دور از دسترس است؟ - زیاد خواهی قدرت های بزرگ  - عدم رعایت حقوق ملت ها  - نابرابری اقتصادی در سطح عموم مردم جهان.

تهیه کننده: احمدرضا مرادی

 

متاسفانه امکان درج خودکار کادر جستجو یا جعبه دنبال کنندگان در این قالب وجود ندارد، لطفا برای درج از حالت دستی استفاده نمایید.