معنی شعر نی درس ششم فارسی دوازدهم
معنی درس 6 فارسی دوازدهم
معنی شعر نی
معنی درس شعی نی فارسی دوازدهم
معنی درس ششم نی فارسی دوازدهم
شعر نی درس ششم فارسی دوازدهم
به نام خدا
بیت اول: به صدای نی گوش بده که چگونه از جدایی های ما از عالم حقیقت حکایت میکند.
بیت دوم: نی میگوید: از آن روزی که مرا از عالم معنا جدا کرده اند همه ی مردم به ناله و فریاد آمده اند.
معنی درس 6 فارسی دوازدهم
بیت سوم: برای بیان درد اشتیاق شنونده ای می خواهم که دوری از حق را ادراک کرده باشد و دلش از درد و داغ فراق سوخته باشد.
بیت چهارم: هر کس از اصل خود دور و جدا مانده باشد به اصل و مبدا خود باز میگردد.
بیت پنجم: من با همه مردم خواه آنان که در سیر و سلوک خود موفق بوده اند و خواه آنان که ناموفق بوده اند ناله خود را سر داده ام و راز دل خویش را در این ناله ها باز گفته ام.
بیت ششم: هر کسی در حد فهم خود با من همراه و یار شد اما حقیقت حال مرا در نیافت.
بیت هفتم: اسرار من در ناله های نهفته است اما چشم و گوش ظاهری نمیتواند راز و حقیقت این ناله را دریابد.
بیت هشتم: گرچه جان آن را ادراک میکند و تن از جان آگاهی دارد هیچ یک از دیگری پوشیده نیست اما توانایی دیدن جان به هیچ چشمی داده نشده است.
معنی درس 6 فارسی دوازدهم
بیت نهم: ناله نی فقط دمیدن نفس و باد در آن نیست بلکه آتش هجران و شوق وصال عامل این صدا است و هر کسی از این عشق و شور است باید نابود شود.
بیت دهم: عامل ناله نی و به جوش آمدن و صاف شدن می وجود عشق است.
بیت یازدهم: نی با کسانی که از محبوب خود جدا مانده اند همراه و همدم است و نواهای آن سبب فاش شدن رازهای عاشقان میگردد.
بیت دوازدهم: نی هم زهر است و هم پادزهر در عین درد آفرینی درمان بخش نیز هست.
معنی درس 6 فارسی دوازدهم
بیت سیزدهم: نی داستان راه خونین عشق را بیان میکند و از قصه های عشق عاشقانی چون مجنون سخن به میان می آورد.
بیت چهاردهم: حقیقت عشق را هر کسی درک نمی کند تنها عاشق محرم است همانگونه که (گوش)برای ادراک سخنان ابزاری مناسب است.
بیت پانزدهم: روز و ایام عمر من با سوز گداز در غم محبوب به شب رسید به سر آمد.
بیت شانردهم: اگر روزهای عمرم سپری شد اهمیتی ندارد تنها تو با من بمان چرا که تو برای من مهم هستی نه چیزی دیگر.
بیت هفدهم: تنها ماهی دریای حق است که از غوطه خوردن در آب عشق و معرفت سیر نمیشود هر کس از عشق بی بهره باشد ملول و خسته میشود.
بیت هجدهم: آن که راه عشق نسپرده است از حال عارف واصل بی خبر است بنابر این بیش از این سخن را ادامه نمیدهد.
مولانا